سلام دوست عزیزم.اول از همه ممنون بابت اینکه پیشم اومدی.بعد هماینکه شعر زیبایی نوشتی.امیدوارم که همیشه خاطراتی با لبی خندون در یاد داشته باشی...//*موفق باشی*//
گریه سایه ها زیر درختان در غروب سبز می گریند شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر و آسمان چون من غبار آلود دلگیری باد بوی خاک باران خورده می آرد سبزه ها در رهگذر شب پریشانند آه اکنون بر کدامین دشت می بارد باغ حسرتناک بارانی ست چون دل من در هوای گریه سیری
پارو زدن را دوست دارم حتی اگر قایقم سوراخ باشد تنها بودن را دوست ندارم زیرا همیشه گریه را برایم ارمغان دارد ادمها بی انکه تو بخواهی از پیشت می گذرند بی انکه بدانند تو کیستی و چه می خواهی انان می خواهند تو نباشی عشقت را دوست ندارند انقدر پارو می زنم که تو نگوئی مقصد را نمی بینی به عشق تو پارو می زنم به امید اینکه تو را در ته این دریا ببینم به این امید که دگر روزی بی تو سپری نشود به امید انکه من بی تو نشود پارو می زنم اشک می ریزم گرچه قایقم سوراخ است گرچه اب مرا به کام خود خواهد برد وقتی که نتوانم پارو بزنم ان لحضه ایست که به شوق دیدنت شنا خواهم کرد تا از این طوفان بی تو بودن رهای یابم تا از این گرداب بی تو بودن رهای یابم تا از این گریه غم در فراق بی تو بودن رهائی یابم تا از این .........
یک بغض کهنه که مانده کنار خاطرات تو
من را صبور نشانده کنار خاطرات تو
خیلی زیبا بود ممنون که به من سر زدین
موفق باشین
وای اشکم در اومد.شعره قشنگب بود.منم اپ هستم بهم سر بزن .خوشحال میشم...
خسته نباشید
گفته بودم چو بیائی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیائی
شعر قشنگی نوشتی
سلام دوست من ممنونم که به من سر زدی سال نو هم مبارک وجلال بر خداوند
سلام شعر زیبایی نوشتی موفق باشی
سلام دوست عزیزم.اول از همه ممنون بابت اینکه پیشم اومدی.بعد هماینکه شعر زیبایی نوشتی.امیدوارم که همیشه خاطراتی با لبی خندون در یاد داشته باشی...//*موفق باشی*//
دیروز تمام خاطرات با تو بودنم را دور ریختم!!!و امروز هر چه
می گردم خودم را پیدا نمیکنم!!!!
سلام
وبلاگ زیباییه
مرسی بهم سر زدی
از اینکه سر زدی ممنونم.وبلاگتون خیلی قشنگه.موفق باشید.
سلام اقا مصطفی (همشهری) قشنگ بود آفرین
به ما سر بزن
لعنت به خاطرات من
لعنت به خاطرات تو
لعنت به اونچه که ما رو بی هدف تا به اینجا کشید.....لعنت
قشنگ بود! خیلی ساده و روان!
خاطره؟ چیزه قشنگیه. نه؟ نمیدونم ...
خاطره خوبه ولی اینجوریشو دوست ندارم!
کاشکی میشد مغزم و خالی کنم ولی دلم چی؟ اونم خالی میشد؟
گریه
سایه ها زیر درختان در غروب سبز می گریند
شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر
و آسمان چون من غبار آلود دلگیری
باد بوی خاک باران خورده می آرد
سبزه ها در رهگذر شب پریشانند
آه اکنون بر کدامین دشت می بارد
باغ حسرتناک بارانی ست
چون دل من در هوای گریه سیری
پارو زدن را دوست دارم حتی اگر قایقم سوراخ باشد
تنها بودن را دوست ندارم
زیرا همیشه گریه را برایم ارمغان دارد
ادمها بی انکه تو بخواهی از پیشت می گذرند
بی انکه بدانند تو کیستی و چه می خواهی
انان می خواهند تو نباشی
عشقت را دوست ندارند
انقدر پارو می زنم که تو نگوئی مقصد را نمی بینی
به عشق تو پارو می زنم
به امید اینکه تو را در ته این دریا ببینم
به این امید که دگر روزی بی تو سپری نشود
به امید انکه من بی تو نشود پارو می زنم
اشک می ریزم گرچه قایقم سوراخ است
گرچه اب مرا به کام خود خواهد برد
وقتی که نتوانم پارو بزنم ان لحضه ایست
که به شوق دیدنت شنا خواهم کرد
تا از این طوفان بی تو بودن رهای یابم
تا از این گرداب بی تو بودن رهای یابم
تا از این گریه غم در فراق بی تو بودن رهائی یابم
تا از این .........
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنارا....
آرزمو میکنم هیچوقت عزادار خاطراتت نباشی عزیزم
التماس دعا
سلام
زود بیا منتظرتم
...
عجب تن می جراشند این تیغ های خاطره،پایدار باشی و توانا،در پناه مهر.
زندگی تکرار زخم کهنه ی دیروز نیست
بال های خسته ات را رو به فردا باز کن
سلام
کی آپ میکنی؟
سلام رفیق واقعا خاطرات غم انگیزی داری سرگذشتت مثل سرگذشت منه برات ارزوی موفقیت میکنم
بهرو. هستم ا. امارات ۲۱ساله ا. نضر من عالی